مطالب عمومی سری اول

گزارش مستند روزیاتو از ظهور تا سقوط پلاسکو

دی ماه ۹۵، تلخ ترین ماه امسال شد.

از درگذشت یهویی آیت الله هاشمی رفسنجانی در روزای اول این ماه دودآلود پایتخت تا سقوط ساختمون ۵۴ ساله پلاسکو در خیابون جمهوری تهران که به شهادت تعدادی از هموطنان آتیش نشون در این حادثه غم انگیز منجر گشت، تراژدی دی ماه، تلخ تر از چیزی که تصور می شد تموم شد.

پایتخت نیشینا، هنوز خاطره راهپیمایی میلیونی حزن انگیز مربوط به تشییع پیکر رئیس فقید مجمع تشخیص مصحلت رو در خیابونای دور و بر دانشگاه تهران فراموش نکرده بودن که ۳۰ دی ماه، ایران دوباره عزا دار شد و دوباره پایتخت، رخت عزا بر تن کرد.
عزای آتیش نشانان، عزای از دست دادن فرشتگان نجات، عزای بی توجهی به اخطارهای ۱۰ گانه آتیش نشانی به هیات مدیره پلاسکو و عزای تراژدی بافت فرسوده کلانشهر تهران. . .

پخش مستقیم سقوط ساختمون هفده طبقه پلاسکو در خیابون جمهوری تهران از شبکه خبر سیما، لحظاتی بعد به خبر اول خیلی از خبرگزاریا و رسانه های جهان تبدیل شد که تراژدی تلخ ۱۹ ژانویه ۲۰۱۷ میلادی رو به دنیا مخابره کردن. جهان در آخرین روز دی، دوباره از ایران شنید، اما این بار با طعم تلخ و اندوه.

اما داستان پلاسکو چی بود؟ پلاسکو چه وقتی بنا شد و چه کسایی در ساخت و ساخته شدنش مشارکت داشتن؟ چه فعالیتایی در اون انجام می شد و جریان اخطارهای زیاد سازمان آتیش نشانی به هیات مدیره مجتمع تجاری پلاسکو مبنی بر ایمن نبودن سازه چیه؟

گزارش امروز ما شما رو با ظهور و سقوط پلاسکو آشنا می کنه.

داستان پلاسکو

کسایی که در  خیابون جمهوری تهران تردد کرده بودن، حتماً یکی از ساختمانای بلند و قدیمی معروفی که از هر نقطه این خیابون میشه دید رو تماشا کردن. جایی در ضلع شرقی چهار راه استانبول و نزدیک سفارت انگلیس و ترکیه.

جایی که روزگاری، عشق دختر بچه ها و پسربچها بود که به همراهی والدین خود، به پلاسکوی مرتفع تهران بیایند و هم گشتی در این برج بزرگ با فروشگاه های رنگارنگ و جذاب بزنن و هم، خرید فصل مدرسه و ایام نوروز رو در اون بکنن.

کلنگ احداث ساختمون پلاسکو، در سال ۱۳۳۹ هجری شمسی به زمین زده شد و در سال ۱۳۴۲ کار ساخت تموم شد.
این مجتمع تجاری، یکی از مرتفع ترین ساختمانای تهران اون روزگار به حساب می اومد. بعضی، پلاسکو رو نماد تهران مدرن می دونستن، چون که براساس فناوری و توان مندی طراحی اون روزگار، این ساختمون، ابهتی به تهرانی که با احتمال خیلی کم ساختمون مرتفع در اون دیده می شد، می بخشین.

این ساختمون از روزای اولین فعالیت خود، یکی از مراکز اصلی و پخش کلی فروشی و خرد شکلای جور واجور پوشاک مردونه تهران بوده و یکی از پاتوقای اصلی اهالی پایتخت واسه خرید مایحتاج لباس مردونه به حساب می اومد.

احداث ساختمون به شکلی بود که طراحی ساختمانای امریکایی رو نشون می داد و به واسطه ارتفاع قابل توجه اون و قرار گرفتن آسانسورهای مدرن در اون، موجی از علاقمندان به گردشگری ارتفاع تو تهران دهه چهل رو به سمت خود کشوند تا از راه آسانسورهای پلاسکو، تهران اون روزگار رو تماشا کنن.

پلاسکو در دهه چهل، دومین ساختمون مرتفع پایتخت و ایران بود که در اون، آسانسورهای مدرن اروپایی گذاشته شده بود و هموطنان می تونستن واسه اولین بار، تجربه آسانسورگردی رو در ساختمانی غیر دولتی، تجربه کنن.

اتوبوسای دو طبقه معروف تهران قدیم که تا اوایل دهه شصت شمسی هم در بعضی نقاط پایتخت تردد می کردن، بخشی از گردشگری تهرانیا رو به سمت ساختمون پلاسکو هدایت می کردن. رستوران بزرگی که در بالای برج قرار داشت، فرصتی رو واسه تهرانگردهای دهه پنجاه جفت و جور می کرد تا شهر رو از فضایی جذاب تماشا کنن.

پلاسکو، در یکی از مقصدهای تجاری مهم پایتخت واقع شده بود که بخاطر این، تابلوهای نئونی که واسه تبلیغات در شب استفاده می شد،  یکی از جذابیتای خیابون جمهوری اون روزگار به حساب می اومد.

حالا که ۵۴ سال از اون روزگار میگذره، بیشتر از ۶۰۰ واحد صنفی در ۱۶ طبقه این مجموعه تجاری مشغول به فعالیت بودن که بدیش اینه، حدود ۱۰۰ واحد از کل واحدها، دارای بیمه ایران و آسیا بوده و اطلاع دقیقی از پوشش بیمه ای دیگه واحدهای صنفی فعلاً در دست نیس.

شاید کسی فکرش هم رو نمی کرد که نماد مدرنیته پایتخت ۲۳۰ ساله ایران، در صبحگاه ۳۰ دی ماه ۹۵، در اثر آتیش سوزی، یهو فرو ریخته و به تلی از خاکستر تبدیل شه و ده ها تن از فرزندان این مرز و بوم رو به خاک و خون بکشه و صدها میلیارد تومن خسارت مالی بر جای گذارد.

پلاسکو رو حبیب القانیان که مالک شرکت Plasco به حساب می رفت، احداث کرد.
القانیان، بزرگ ترین کارخانجات صنایع پلاستیک سازی ایران رو در اختیار داشت و ساختن این برج مرتفع در خیابون شاه قبلی (جمهوری الان)، اعتباری واسه پرستیژ تجاریش حساب می شد.

آقای القانیان، مالک کارخانه پلاسکو  بود که از جمله مصنوعات اون: ظرفای ملامین و پلاستیک بوبه تعداد می رفت. بازار شیک و مدرنی که ۲۹ هزار متر مربع زیر بنا داشت و طبقه زیر زمین اون، عین برج اسکان (تقاطع میرداماد-ولیعصر تهران)، حوضا و صندلیایی واسه نشستن و وقت گذارنی قرار گرفته بود تا مشتریانش، کمی در اونجا استراحت کنن.

پلاسکو، یکی از اولین تجربه های خرید تهرانیا در ساختمانی لوکس و مدرن بود که برنده های مختلفی هم در اون عرضه می شد.
پلاسکوی این روزا، نزدیک به ۶۰۰ واحد تجاری رو شامل می شد که گردانندگانش، بوتیک داران یا فروشندگان تولیدی بودن و شاید بیشترً اونا، از این ساختمون و مالکش که در اوایل انقلاب به اعدام محکوم شد، چیزی نمی دونن.

پلاسکو گردی

کسایی که به پلاسکو رفته ان حتماً فهمیدن که از طبقه پنجم به بعد، ساختمون کوچیک تر می شه و واسه رسیدن به این بخش ساختمون، با وجود راه پله، باید از آسانسور استفاده کرد.
آسانسوری که روزگاری، تفریح تهرانیا بود. در طبقه های بالای پلاسکو، از مغازه های شیک و برنده های آنچنانی خبری نبود و تنها نام تولیدی و شرکتایی بوده که کار کلی فروشی اجناس رو انجام می دادن.

این نوشته را هم از دست ندهید :   آشنایی با سرفصل ها و دروس رشته جدید «کارشناسی زبان و ادبیات آلمانی»

راهروهای پلاسکو از قدیما تا ۳۰ دی ۹۵، پر از کیسه های پلاستیکی مشکی و سفید بزرگی بود که قرار بود به نشانی مشتریان در نقاط جور واجور کشور ارسال شه.
کیسه هایی که ۲۹ دی آماده شده بودن و نام گیرنده روی اونا نوشته شده بود، اما تراژدی دی ماه تهرانیا، سرنوشت دیگری واسه بسته ها رقم زد تا در زیر صدها تن آواری از فولاد و سیمان، مدفون شن.

راه پله های پلاسکو، حتی حالا که ۷ سال از قرن بیست و یکم میگذره، بازم همون موزاییکای دهه چهل بود. موزاییکایی که شاید در خونهای قدیمی تهران و شهرستانا ببینین و حتی امکان جفت و جور اون در بازار مصالح ساختمانی پایتخت هم جفت و جور نباشه.

لبه های فلزی کوبه شده که در پله ها به کار می رفت، یادگار معماری و طراحی دهه چهله که دیگه خبری از اونا نیس.
اگه در پلاسکو قدم می زدین، مثل بعضی از بازارهای قدیمی تهران، اگهیای ریز  و بزرگ بسیاری بر دیواره ها و روی درب مغازه ها دیده می شد.

آگهیایی که جفت و جور لوازم خیاطی، دوزندگی، برش، ردیف دوزی، مادگی و چیزایی مربوط به این میدون پوشاک رو معرفی می کرد و از علاقمندان درخواست می کرد تا به شماره های خریدار، تماس بگیرن. خلاصه بازاری شلوغ از خریداران و فروشندگان بالقوه و بالفعل که معمولاً دست خالی از این بازار بیرون نمی اومدن.

قدیمیا، آگهیای نوستالژیک بسیاری رو روی برج بلند اون روزا تماشاگر بودن که آگهی نارنجی رنگ کانادا درای (Canada Dry) یکی از اونا بود. حالا دیگه نه از اون آگهیای نوستالژیک خبری مونده و نه از خود پلاسکو!

پس از انقلاب اسلامی، مالکیت ساختمون ۱۷ طبقه پلاسکو در اختیار بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی قرار گرفت.

در اول دهه چهل، واحدهای تجاری این ساختمون به صورت قسطی و ماهانه ۱۰ ریال با قیمت ۴۵۰ هزار ریال واگذار شد.
البته همونجوریکه در بالا اشاره کردیم، ساختمون پلاسکو که اول به وسیله حبیب القانیان ساخته شده بود، در سال ۱۳۵۴ هجری شمسی با قیمت ۲۰۰ میلیون ریال به هژیر یزدانی، سرمایه دار معروف دهه پنجاه، واگذار شد.

چندین خودکشی پر سر و صدا که از فراز پلاسکو انجام شد، بخشی از تاریخ پر فراز و نشیب اونو تشکیل میده.

تراژدی مستند پلاسکو

پلاسکو نا امن بود. غیر ایمن بود، سازه ای قدیمی و پر از سیما و کابلای خطرناکی که به قول اهالی، سر و ته اون مشخص نبود. پلاسکو با نیم قرن سابقه ساخت، سیستم ایمنی و حفاظتی مدرن و قوی در اختیار نداشت و این قضیه رو سازمان آتیش نشانی تهران، بارها به هیات مدیره این مجتمع اعلام کرده بود.

به گفته سخنگوی سازمان آتیش نشانی، موجود در منطقه سقوط مجتمع پلاسکو تهران، نزدیک به ۱۰ بار اخطار کتبی به هیات مدیره این مجموعه نسبت به غیر ایمن بودن و نبود به کار گیری مجتمع به واسطه بی توجهی به مسایل ایمنی داده شده بود که بدیش اینه، تصمیم قاطعی گرفته نشد و سرنوشت پلاسکو، با ریزش تراژیک اون کامل شد.

تصویر بالا، نامه سال ۹۲ معاون امور شهری و قضایی شهرداری تهران به هیات مدیره پلاسکوه. در اون نامه اعلام شده بود که :

با در نظر گرفتن اعلام سازمان آتیش نشانی و خدمات ایمنی مبنی بر خطرناک بودن محل در جهت کاهش نا ایمنی مشخص، مقتضیه در اسرع وقت، با در دست داشتن سند مالکیت و آخرین برگ مشکلات نوسازی شهرداری و پروانه اشتغال، به سازمان آتیش نشانی و خدمات ایمنی واقع در میدون حسن آباد ، ایستگاه یکم، واحد پیشگیری و حفاظت از آتیش سوزی مراجعه و برابر دستورالعمل ایمنی ، نسبت به ایمن سازی واحد خود و اخذ تاییدیه دست به کار شین.

به طور کامل مشخصه، در صورت نبود پیگیری، مسئولیت عواقب هر گونه خطرات احتمالی متوجه اون شخصه.

این نامه علاوه بر شهردار ناحیه ۲ منطقه ۱۲ تهران، به ۵ مسئول دیگه هم رونوشت خورد.

همونطور که در تصویر بالا مشاهده می کنین، ۲ سند از نامهایی که معاون امور شهری شهرداری تهران به هیات مدیره مجتمع پلاسکو فرستاد ارائه شده.

در یکی از این نامها اومده بود:

احتراماً با در نظر گرفتن اعلام سازمان آتیش نشانی و خدمات ایمنی و به خاطر افزایش ضریب ایمنی جهت پیشگیری از خطرات آتیش سوری احتمالی، دید و اجرای دستور العمل ایمنی لازمه. پس خواهشمنده دستور فرمایید به خاطر ایجاد ایمنی نسبی، کلیه مفاد دستور العمل پیشنهادی ملحق شد رو به مرحله اجرا در آورده و بعد از تموم شدن، سازمان آتیش نشانی و خدمات ایمنی رو کتباً باخبر تا در مورد بازبینی و ارسال گواهی مربوطه اقدام مقتضی به عمل آید.

با وجود اون که این اسمای اخطار، حتی به اداره کل بازرسی وزارت کار و فرمانداری تهران و حتی معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه و شهردار ناحیه فرستاده شده بود، اما پاسخی مستند و مناسب از طرف هیات مدیره مجتمع پلاسکو مشاهده نشد.

پلاسکو، مقصد گردشگری نیم قرن پیش تهرانی  ها با وجود اخطارهای زیاد شهرداری به مسئولان اون، فرو ریخت و ده ها شهید و زخمی برجای گذاشت و صدها میلیارد تومن به اقتصاد تهران خسارت وارد کرد.
اگه کمی همدلی و دقت و برخورد قاطعانه واسه ایمن سازی عمارت نوستالژیک تهرانیا در دستور کار قرار می گرفت، حالا با تلی از خاکستر و ایران عزادار مواجه بودیم؟

ای کاش HSE رو جدی تر بگیریم! شاید فردا خیلی دیر باشه.. . . .